کندو نیوز ـ نرگس ناجی: «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان نخستین سریال ایرانی با حال و هوای جنایی و نوآر است که داستانی متفاوت را روایت میکند. طبق تأیید سازندگان، سریال مذکور برای پخش از فیلیمو ساختهشده است.
جواد عزتی، رعنا آزادیور، هانیه توسلی، سعید چنگیزیان، الهه حصاری، عباس جمشیدیفر، مهدی زمینپرداز، امیرحسین هاشمی، کاظم هژیر آزاد، منوچهر علیپور، مهلقا باقری، مائده طهماسبی، سیاوش طهمورث، مرتضی امینی تبار و سارا حاتمی بازیگران «زخم کاری» هستند.
محمدحسین مهدویان، کارگردانی است که پیشازاین با ساخت دوگانهی ماجرای نیمروزی یک و دو در میان هنر دوستان شناخته میشود. مهدویان با ساخت سریال زخم کاری، اولین تجربهی خود را در ارائهی سریالی در شبکه نمایش خانگی به ثبت رسانده است.
بر اساس این گزارش، تاکنون تمام بازیگران «زخم کاری» جلوی دوربین رفتهاند و همچنان عوامل این سریال در تهران در حال تصویربرداری هستند.
در خلاصه داستان این سریال آمده است:
– من عاشق زمستونای اینجام. قشنگ نیست؟
– قشنگه ولی سختی داره. پنج هزار کیلومتر پرواز میکنن فقط برای این که زنده بمونن. اولش خیلی ترسناکه ولی تهش خونهشونو پیدا میکنن.
– اگه به تهش برسن.
– بلد باشن میرسن.
زمزمههایی بیان میشود که بهتازگی هادی حجازی فر بهعنوان بازیگر جایگزین محسن تنابنده، در فیلم فوق ایفای نقش خواهد نمود.
سیستم و محیط، مهدویان را خراب کردند
دامون قنبرزاده – منتقد سینما – درباره مهدویان و پروژه جدیدش مینویسد:
محمدحسین مهدویان را دنبال کردهام. حتی همان سالها برای «ایستاده درغبار»ش یادداشت مثبتی در مجلهی «فیلم» نوشته بودم. به نظرم او هرچه جلوتر آمد ازلحاظ کارگردانی پیشرفت کرد، ولی بیانسجامی عمیقی در محتوای فیلمهایش دیده شد که ناشی از عوامل مختلفی است. قهرمان متفاوت «ایستاده در غبار» کجا و آدمهای پلشت «شیشلیک» کجا؟ شاید اینطور به نظر برسد که همین تنوع داستانهاست که او را به فیلمسازی حرفهای بدل کرده؛ اما باید گفت مرز باریکی است بین حرفهای بودن در ساخت داستانهای متنوع و عدم انسجام در فکر و ایده.
سازوکار اشتباه محیط، آدمها را خراب میکند. در جامعهی هنری ما این موضوع حتی بیش از جاهای دیگر وجود دارد؛ تعریفهای الکی، نوچههایی که مدام «بهبه و چهچه» میکنند و البته رفاقتهایی که از صد تا دشمنی بدتر است ازیکطرف و درعینحال سیستمی که فیلمساز را «مال» خود میکند به شکلی که چیزی به نام «آزادی در فیلمسازی» وجود خارجی ندارد از طرف دیگر، یک فیلمساز را در سینمای نامیزان ما از راه به در میکنند. اتفاقی که به گمانم برای آدم باهوشی مانند مهدویان هم افتاده است.
محمد حسین مهدویان - عکس از امیر جدیدی
بلاتشبیه، خیلی از فیلمسازان بزرگ دنیا هم در ژانرهای مختلفی فیلم ساختهاند و هر بار داستانی متفاوت با حالوهوایی متفاوت تعریف کردهاند؛ اما وقتی سرنخ تمام فیلمهایشان را میگیری، به انسجامی تعریفنشدنی و دلچسب میرسی که نشان میدهد فکر، روح و «خودشان» در هر ژانری که میساختند، حضوری دایمی دارد. برای نمونه، به کارنامهی هاوارد هاکز کبیر نگاهی بیندازید؛ اما مرور کارنامهی خیلی از فیلمسازان ما از جمله مهدویان نشان میدهد آنها در هیچ زمینهای، فکر مشخصی ندارند. آنها هیچوقت «خودشان» نیستند که یا نمیخواهند باشند یا نمیتوانند باشند.
طبعاً و قطعاً بخشی از این موضوع، به خودِ فیلمساز برمیگردد (که مشخصاً دربارهی مهدویان میتوان این را تحلیل کرد) اما همانطور که گفتم بخشی دیگر مربوط به «اطراف» است که روی ذهن و روح آدمها تآثیر میگذارد. به همین دلایل ممکن نیست شما در ایران بتوانید کسی مانند کلینت ایستوود پرورش بدهید.
همین چند وقت پیش کلیپی به مناسب پخش سریال مهدویان، «زخم کاری»، در فضای مجازی منتشر شد که تعریفهای اغراقشدهای از او میکرد؛ مثالی روشن در باب این که سیستم و آدمهای دوروبر (به طور کلی محیط)، در خراب شدن و به هدررفتن یک فکر و یک شخصیت بسیار مهم هستند.